آزمون های قلم چی تاثیر بسیار اندکی دارد در رسیدن دانش آموز به موقیت های بزرگ و گاها تاثیر مع هم دارد.
در قلمچی هدف غالب عوامل بدست آوردن پول و تیغ زدن خانواده دانش آموز است از همچین افرادی با همچین هدفی قطعا رشد تحصیلی خاصی حاصل نمی شود.
آزمون های قلمچی در موارد زیادی جلوتر از برنامه مدرسه است و انگار برای برخی مدارس خاص طراحی شده پس بدرد تعداد قابل توجهی از دانش آموزان نمیخورد و گروهی از دانش آموزان که ناموفق می شوند در آزمون ها سرخورده و ناامید می شوند یا به تراز های کم رضایت می دهند که باعث تاثیر منفی بر عملکرد تحصیلی آن ها است.
آن چیزی که موجب موفقیت دانش آموز می شود تسلط بر دروس تخصصی و توانایی حل تست است که هیچ کدام با آزمون قلمچی و خیره شدن به سوالات سخت دفترچه حاصل نمی شود.
برای پیشرفت تحصیلی یک کلاس تست خوب و یا هر روز حل کردن سوالات یک کتاب تست خوب بسیار بهتر و موثر تر است.
مهمترین وظیفه پشتیبان در کانون قلمچی دلیل تراشیدن، اصرار و بعضا تحت فشار قرار دادن خانواده ها برا خرید کتاب و ثبت نام در کلاس ها، همایش ها، جزوه هوشمند ، ثبت نام زود هنگام و برنامه های دیگر کانون و دریافت هزینه های آن ها می باشد.
در واقع پشتیبان در کانون قلمچی یک بازار یاب است که خانواده های دانش آموزان را قانع و بعضا وادار به خرید کتاب و ثبتنام کلاس و می کند و پورسانت می گیرد.
در برخی موارد نیز خود پشتیبان هم می داند کتاب مربوطه به هیچ دردی نمی خورد اما کانون او را وادار به فروش آن کتاب به دانش آموزان می کند و اگر این کار را نکند مدام تهدید به جریمه و. می شود. مانند کتاب های تابستان و نوروز که تقریبا همه سوال هایشان تکراری یا مشابه کتاب های آبی و دیگر کتاب های کانون می باشد که قبلا به دانش آموز فروخته شد است!!!
چرا نباید به کانون فرهنگی آموزش قلمچی برویم؟
ما نه اجیر شده گاج و خیلی سبز و. هستیم نه خصومت شخصی ای با کسی داریم صرفا تجربه خود از آشنایی کاملی که با سیستم کانون پیدا کردیم را در اختیار شما قرار می دهیم بلکه شاید برای مخاطبین مفید واقع شود و پول هایش را هدر ندهند و خانواده ها و دانش آموزان بازیچه افرادی سودجو و فرصت طلب نشوند. در زیر با جزئیات برخی از اعمال و ادعاهای پوچ و غیرواقعی کانون قلمچی توضیح داده می شود.
برنامه کانون قلمچی
کانون قلمچی بیش تر از یک مکان آموزشی، در اصل یک بنگاه اقتصادی است که تمام هنر خود را برنامه راهبردی خود می داند. برنامه ای که عملا یک طبل تو خالی است و با تعاریف اغراق آمیز خود مسئولین کانون بزرگ جلوه داده می شود. این برنامه در مقاطع تحصیلی مختلف بیشتر بدرد مدارس خاص مثل مدارس سرای دانش که متعلق به خود کانون است می خورد و بعضی از مدارس غیر عادی و غیر دولتی. بسیاری از مدارس و معلم ها معمولا درسشان از برنامه کانون عقب تر است حتی از سوالات موازی که برای جبران عقب افتادگی گذاشته شده نیز عقب تر است. این موضوع باعث می شود که اکثر اوقات تراز دانش آموز به دلیل عقب بودن مدرسه از بودجه بندی آزمونهای کانون کمتر از بقیه دانش آموزان شود و دانش آموز دچار احساس ناتوانی و از دست دادن روحیه و اعتماد به نفس خود شود. البته این برای کانون خوب است چون روی همین ترازهای کم دانش آموز مجبور می شود در کلاس های کانون شرکت و کتاب های کانون که منبع سوالات آزمون ها هستند را تهیه کند و پولهای زیادی به کانون بدهد. این ها همه درحالی است که دانش آموزان به راحتی با کمک معلم یا مشاور مدرسه یا یک دانشجوی دانشگاه خوب می توانند یک برنامه خوب بنویسند و بخوبی پیش بروند بسیار بهتر از برنامه راهبردی کانون! و بدون نیاز به شرکت در آزمون های بی تاثیر کانون خود را با مطالعه عمیق با برنامه و حل تست پیشرفت دهند. به جرات میتوانم بگویم آزمون های کانون هیچ تاثیری در پیشرفت دانش آموزان ندارد و صرفا راه درآمد کانون است. دانش آموزانی که در کنکور رتبه خوب می آورند و تلاش می شود موفقیت های آن ها در تبلیغات به آزمون های کانون منتسب کرد، غالب آن ها را که بررسی کنید از دانش آموزان مدرسه تیز هوشان و نمونه دولتی هستند و در کلاس های عالی ای شرکت می کردند و به شیوه ای خاص و خستگی ناپذیر به حل تست و مطالعه پرداختند که هیچ ربطی به کانون و برنامه اش نداشته!
کانون با تبلیغات گسترده در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی ، با تخفیف های بسیار ویژه برای آن ها یا قرار داد با مدیر مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی یا غیر دولتی دانش آموزان پرتلاش را ثبت نام کرده (بیشتر برای به نام خود زدن رتبه های خوبشان نه پیشرفتشان)بعد هم هرکدام موفق شدند را در عکس ها و آمارشان می آورند. به شما هم جایزه و پول بدهند احتمالا در تبلیغات می گویید همه موفقیتم از کانون بوده!
کانون ده ها هزار دانش آموز کنکوری دارد هر سال در همه استان ها اما فقط تعداد محدودی که بنا به تلاش خود و مدارس و کلاس های عالیشان موفق بودند نشان داده و بولد می شوند و آن ده ها هزار نفری که به کانون اعتماد کردند و ناموفق می شوند کوچکترین اشاره ای نمی کنند!
پیشنهاد میکنم هزینه ای که قراره به آزمون های بی خاصیت بدهید و در جیب کانون ویا دیگر موسسات بریزید را بگذارید در یک کلاس عالی و کم جمعیت شرکت کنید تا هیچ درس ضعیفی نداشته باشید در هر مقطعی از دهم، یازدهم یا دوازدهم، برنامه ای حرفه ای بریزید با کمک افراد با تجربه یا دانشجویان موفق و طبق آن پیش بروید. تسلط شما بر درس ها فقط با حل کامل تست های یک کتاب تست و در صورت نیاز شرکت در یک کلاسی عالی حاصل می شود نه آزمون!
سوالات آزمون ها
سوالات آزمون ها اکثرا از کتاب های آبی کانون می باشد و گویا کانون کمترین وقت و هزینه ای را قصد ندارد صرف طراحی سوال کند این باعث می شود حتی افرادی که تمام مطالب را بلد یا روی کتاب های تست خوب غیر کانون کار کرده باشد نتواند با کسی که کتاب های آبی کانون را خوانده رقابت کند، این خود باعث می شود کانون بتواند کتاب های بیشتری به دانش آموزان بفروشد و درآمدی نجومی نیز از این راه داشته باشد. کلا یکی از مهم ترین وظایف پشتیبان در کانون این است که کتاب های کانون را به شما بفروشد تا پولی ازین راه نصیبشان بشود.
پشتیبان ها
یکی از بزرگترین دروغ هایی که کانون به دانش آموزان و اولیا آنها می گوید بحث مشاوره های پشتیبان است. مسئولین کانون هیچگونه آموزش و کار مشاوره ای جدی ای به پشتیبان تقریبا نمی دهند.
در کانون قلمچی صرفا به پشتیبان ها یاد می دهند که باید به دانش آموز به چشم یک کیف پول نگاه کنند و از او کسب درآمد کنند هم برای خود و هم برا کانون و مدیرانش! مشاوره دادن از نظر آنها یعنی با صحبت دانش آموز را قانع کنند که کتابهای کانون را بخرد، کتاب های تابستان و نوروز را تهیه کنند، در کلاسهای کانون یا همایش ها ثبتنام و شرکت کند و در ثبت نام زود هنگام دی ماه که کانون قلمچی حیاتش در گرو آن با نگه داشتن دانش آموزان (کیف پولها) است دانش آموز را بیاورند و ثبتنام کنند، بعضا پشتیبان ها برای خرید کتاب یا ثبت نام ها دانش آموزان را تهدید هم میکنند!!! هر پشتیبانی نیز که مشاوره خوب داد از روی دلسوزی خود است نه خواست کانون، حتی در مواردی دیده شده که پشتیبان به دلیل فاصله گرفتن از تیغ زدن جیب دانش آموز و پرداختن به پیشرفت درسی و کارهای آموزشی او با پشتیبان برخورد شده و حقوق زیادی به او داده نمی شود تا از کارش دست بکشد! در کانون قلمچی پشتیبان و مدیری که خوب تیغ نزند دانش آموز و خانوادهایشان را پشتیبان و مدیری ضعیف خوانده می شود!!!
در جلسات مشاوره و تماس های آزمون ها مهمترین کاری که پشتیبان از نظر کانون باید انجام دهد فروش کتاب به دانش آموز و ثبت نام در کلاس و برنامه های کانون می باشد پیشرفت درسی تقریبا اهمیت چندانی ندارد یا اگر قرار باشد باید با خرید کتاب های کانون یا شرکت در کلاس ها و برنامه های کانون اتفاق بیوفتد!!!
خرید بعضی کتاب های بدرد نخور مثل کتاب تابستان و نوروز و کتاب خودآموز را نیز اجباری می کنند! با فروش هرکتاب درصدی به پشتیبان و درصد هایی نیز به مدیر و مسئولین کانون می رسد بقیه برنامه های کانون نیز به همین ترتیب است، واضح بگویم پشتیبان در واقع از نظر کانون موظف به پرکردن جیب مسئولین کانون و خالی کردن جیب مردم است!
کلاس و جذب زود هنگام
همانگونه که گفتم حیات کانون به ثبت نام زود هنگام دانش آموز وابسته است برای همین از اواسط آذرماه تماس ها شروع می شود! پشتیبان، مشاوران، مدیر و شروع به تماس های مکرر با دانش آموز و خانواده اش می کنند و بعضا او را تهدید هم می کنند که اگر نیاید برا ثبت نام دیگه پشتیبان خوب با شما کار نخواهد کرد و پشتیبان نیز موظف به آوردن دانش آموز برای ثبت نام زود هنگام است و مجبورش می کنند هرکاری برای این موضوع انجام دهد همچنین پولی نیز بابت جذب هر نفر به پشتیبان و مدیر می دهند. پشتیبان مظلوم کانون است هر کاری مجبورش می کنند انجام دهد و همه بدی های کانون نیز به نام او تمام می شود!
کسانی که میخواهند پشتیبان بشوند توجه
تمام کارها و خدامات کانون بر دوش پشتیبان ها می باشد و هرجا اولیا دانشآموز شاکی شود از عدم پیشرفت دانش آموز یا امکانات کم کانون پشتیبان را به عنوان مقصر معرفی و مجازات می کند!!! کمترین حقوق را نیز کانون به پشتیبانها می دهد و نگاهی کاملا شبیه یک برده به پشتیبان ها دارند مخصوصا در شهرستان ها! ابتدا به شماها می گویند که کار خاصی ندارد و هفته ای سه روز بعد از ظهر درگیر این موضوع می شوید و برای هر آزمون یک تماس دو دقیقه ای با منزل دانش آموز می گیرید و دانش آموز را دعوت به آزمون می کنید و یک برگ که نمی دانید چیست تعهد از شما می گیرند بعضی وقت ها! (در آن برگ پشتیبان متعهد می شود که باید تمام کارهای جذب کلاس و ثبت نام و جلسات و. را انجان دهد که گاهی تا 30 مورد می رسد!) اما هیچ قرار دادی با شما نمی بندند تا هروقت که دلشان خواست و هر مقدار که خواستند به شما حقوق دهند! برای آزمون ها به شما وعده حقوقی حدود 400 هزارتومانی می دهند اما تا پایان تابستان حدود 100 هزارتومان در ماه و در بقیه سال بین 200 تا 300 می باشد با توجه به تعداد دانش آموزان! حقوق ها نیز 2 ماه عقب است یعنی هر ماه حقوق دو ماه قبل را می گیرید! جریمه های بسیار ناعادلانه ای برای پشتیبان قرار می دهند مثلا به ازای هر دانش آموز که در آزمون شرکت نکند به هر دلیلی مبلغ 500 تومان از حقوق پشتیبان کم می کنند تا با اینکار و فشار به پشتیبان جلوی پایین آمدن آمار شرکت کنندها را بگیرند!!! در نظر سنجی های پیامکی یا نظر سنجی آزمون اگر دانش آموز یا اولیاشون گزینه عدم تماس را بزنند آگاهانه یا ناآگاهانه، شما به ازی هر دانش آموز مبلغی جریمه میشوید!(تقریبا برا هر آزمون چندین مورد هست) با شروع سال تحصیلی کار شما عملا تمام وقت می شود و تمام روز درگیر پاسخ به تماس های دانش آموزان و اولیا و تماس گرفتن با آنها می شوید در حالی که حقوقتان تغیری نمی کند. پشتیبان با شروع جلسات اتمام حجت و 5 پنج نفره هر روز درگیر این موضوع می شود چیزی که در روز ورود به آن اشاره ای نمی شود و حق جلسه خاصی برایش در نظر نمی گیرند اگر برای همه دانش آموزتان جلسه را برگزار کنید حدود 100 هزاتومان به عنوان پاداش میدهند! که درمقابل زحمت هایش هیچ است حتی پول کرایه تاکسی تان هم بیش از این می شود برای برگزاری جلسات! درواقع تمام پول ها به مدیران کانون میرسد!
اما بدتر از همه یک سفته چند میلیونی از پشتیبان هنگام ثبت نام می گیرند که هروقت اعتراضی داشتید به موضوعی یا کاری که خواستند را نتوانستید کامل انجام دهید شمارا مدام تهدید میکنند و تعهدی را که دادید یادتان می آورند که بد ترین توهین به شخصیت پشتیبان میباشد! معمولا پشتیبانها را از دانشجوها انتخاب می کنند چون دانشجو کم تجربه است و درآمدی تا به حال نداشته است و از قوانین و محیط کسب و کار اطلاعی ندارد و این باعث میشود هرکاری بخواهند با کمترین هزینه برایشان انجام دهند و از طرف دیگر به دانش آموزان منت بگذارند و بگویند این شخصی است که در کنکور موفق شده و توانایی بالایی دارد و !!! اگر هم روزی به هر دلیلی نتوانستید خواسته هایشان در جذب و پول درآوردن را برآورده کنید و پول های مردم را به جیبشان سرازیر کنید بدون شنیدن حرف هایتان با رفتاری زشت شمارا به بیرون می اندازند.
سخن پایانی
در کل کانون فرهنگی آموزش قلمچی را میتوان یک ی پنهان شده زیر لوای کنکور دانست که به شدت دارد با استفاده از قضیه کنکور جیب های مردم را خالی میکند. البته برای دولت نیز امتیازاتی دارد یک موردش بحث اشتغال البته به تعریف خود دولت هست! کانون و دیگر موسسات آموزشی با همین کارها و استفاده از بحث کنکور افراد زیادی را به خدمت گرفته و شاغل کرده اند بعضی را با حقوق ناچیز بعضی هم زیاد! که اگر کنکور حذف یا موسسات تعطیل شوند بیکاران زیادی به روی دست دولت خواهند آمد! از طرف دیگر یک بار از یک مسئول بلندپایه کانون قلمچی شنیدم که با اینکه کانون قلمچی وقف عام شده و نباید مالیات بدهد اما مالیات و 5 درصد نیز به آموزش و پرورش می دهد، اگر درست باشد خب با همچین درآمدی که دولت از اینها دارد چرا باید با آن ها کوچکترین مخالفتی داشته باشد!!!
درنهایت تنها کسانی که در کانون ضرر میکنند مردم می باشند، هرچند مدیران بالایی کانون نیز در چند سال گذشته دیگر جیب هایشان را حسابی پر کردهاند. فکر می کنم دیگر وقت آن باشد نه کسی دانش آموز کانون و نه کسی پشتیبانشان شود و در خواب قانون مردم خود به این بساط کثیف خاتمه دهند! و راههای صحیح را برا پیشرفت در درس ها انتخاب کنند.
درباره این سایت